این چهارمین بخش از یک مجموعه چهار قسمتی است. بخش اول در ۳ ژانویه، بخش دوم در ۴ ژانویه و بخش سوم در ۵ ژانویه منتشر شد.
رشد مبارزه طبقاتی و مبارزه برای سوسیالیسم
۱. بخش های قبلی این بیانیه بر عناصر اصلی بحران نظام سرمایه داری جهانی در آغاز سال ۲۰۲۴ متمرکز بود: ۱) تشدید میلیتاریسم امپریالیستی به رهبری ایالات متحده و در نتیجه جنگ نیابتی علیه روسیه، آمادگی آشکار برای جنگ علیه چین، و در غزه، پذیرش نسل کشی به عنوان ابزار مشروع سیاست دولتی; ۲) سیر قهقرایی عظیم در سیاست اجتماعی که نمونه آن رد عمدی اقدامات اساسی بهداشت عمومی برای مقابله با بیماری جهان گیر کووید ۱۹ و نجات میلیونها نفر در سراسر جهان از بیماری، رنج و مرگ است; ۳) تمرکز شدید ثروت در طبقات بالای جامعه، که منجر به سطوح سرسام آور نابرابری اجتماعی در کشورهای پیشرفته سرمایه داری و در مقیاس جهانی می شود; که زمینه ساز ۴) فرسایش و فروپاشی اشکال دموکراتیک حکومت در سراسر جهان و تجدید حیات سازمانها و دولتهای سیاسی اقتدارگرا و فاشیستی در مقیاسی که از دهه ۱۹۳۰ تاکنون دیده نشده است.
۲. تمامی «خطوط قرمزها» که تمدن را از بربریت جدا می کند در حال از بین رفتن است. شعار دولت های سرمایه داری این است: «هیچ چیز جنایتکارانه با ما بیگانه نیست.» جنگ هسته ای در حال «عادی سازی» است. نسل کشی در حال «عادی سازی» است. بیماری های جهان گیر و کشتار عمدی افراد ناتوان و سالخورده «عادی سازی» شده است. سطوح غیر قابل باور تمرکز ثروت و نابرابری اجتماعی «عادی سازی» شده است. سرکوب دموکراسی و توسل به اقتدارگرایی و فاشیسم در حال «عادی سازی شدن» است.
۳. در مجموع، عادی سازی اشکال مختلف بربریت اجتماعی نشان می دهد که طبقه سرمایه دار به بن بست رسیده است. طبقه ای که سیاست هایش شامل اشکال مختلف نابودی جامعه است، به وضوح مشروعیت تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را از دست داده است.
۴.اگر این واقعیت تایید شده تاریخی که تضادهایی که سرمایه داری را به سوی نابودی سوق می دهد، همچنین شرایط را برای سرنگونی آن و سازماندهی مجدد جامعه بر مبنایی جدید و مترقی، یعنی سوسیالیستی فراهم می کند نبود، چشم انداز بشریت تیره و تار خواهد بود. پتانسیل این سازماندهی مجدد ریشه در وجود عینی طبقه کارگر دارد. مبارزه طبقاتی وسیله ای است که با آن امکان عینی سازماندهی مجدد سوسیالیستی در عمل تحقق می یابد.
۵. بنابراین توجه باید به گسترش مبارزه طبقاتی معطوف شود. با آغاز سال، بحران سرمایه داری تا چه اندازه باعث ایجاد جنبش تقابلی طبقه کارگر شده است؟
۶. بررسی مبارزات اجتماعی ۲۰۳۲ شواهد روشنی از توسعه کمی و کیفی قابل توجه مبارزه طبقاتی ارائه می دهد. مقدار کمی، رشد بیتردید تعداد کارگرانی است که در اعتصابها و اشکال اعتراضی مرتبط با استثمار، کاهش استانداردهای زندگی، حمله به حقوق دموکراتیک و نظامیگری شرکت کردهاند. توسعه کیفی مقیاس جهانی مبارزه طبقاتی است، تمایل جنبش طبقه کارگر برای عبور از مرزهای ملی و کسب ماهیتی بین المللی.
۷. این فرآیند در سال ۱۹۸۸ توسط کمیته بینالمللی انترناسیونال چهارم پیشبینی شده بود. گزارش افتتاحیه که در سیزدهمین کنگره ملی اتحادیه کارگران (سلف حزب برابری سوسیالیستی در ایالات متحده) در ۳۰ اوت ۱۹۸۸ ارائه شد، با توجه به پیامدهای جهانی شدن در حال توسعه فرآیند تولید و ظهور شرکت های فراملیتی اظهار کرد:
ما پیشبینی میکنیم که مرحله بعدی مبارزات پرولتاریایی به طور اجتناب ناپذیری زیر فشار ترکیبی گرایشهای اقتصادی عینی و تأثیر ذهنی مارکسیستها، در امتداد یک مسیر انترناسیونالیستی توسعه یابد. پرولتاریا هر چه بیشتر تمایل دارد که خود را در عمل به عنوان یک طبقه بین المللی تعریف کند; و انترناسیونالیست های مارکسیست که سیاست هایشان بیانگر این گرایش ارگانیک است، این روند را توسعه داده و شکلی آگاهانه به آن خواهند داد. [بین الملل چهارم، ژوئیه-دسامبر ۱۹۸۸، ص. ۳۹]
۸. این چشم انداز توسط رویدادها تایید شده است. سال گذشته روند افزایشی اعتراضات و اعتصابات در سطح بین المللی ادامه یافت. بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در دسامبر گزارش داد که «موج اعتراضات ضد دولتی که در سالهای اخیر کشورهای سراسر جهان را متلاطم کرده، در سال ۲۰۲۳ ادامه داشته است،» از جمله اعتراضات جدید در ۸۳ کشور مختلف. «هفت کشوری که در پنج سال گذشته تظاهرات بزرگی را تجربه نکرده بودند به باشگاه پیوستند: دانمارک، پلینزی فرانسه، موزامبیک، نروژ، جمهوری ایرلند، سورینام و سوئد. علاوه بر این، برخی تظاهرات که قبل از سال جاری آغاز شده بود، ادامه یافت، از جمله تظاهرات معلمان در مجارستان، تظاهرات ضد حزب حاکم در بنگلادش، و نمایش مخالفت با «کودتای شخصی» قیس سعید، رئیس جمهور تونس در ژوئیه ۲۰۲۱ و سرکوب مخالفان. »
۹. اعتراضات به افزایش قیمت ها، که با جنگ ایالات متحده و ناتو علیه روسیه تسریع شد، در بسیاری از کشورها از جمله پاکستان، پرتغال و اسلوونی رخ داد. «نارضایتی ها در مورد سیاست های پولی و کمبود نقدینگی باعث تظاهرات در غنا و نیجریه شد. در فرانسه، اعتصابات و اعتراضات علیه اصلاح حقوق بازنشستگی، که سن ملی بازنشستگی را از شصت و دو به شصت و چهار افزایش داد، در اوایل سال کشور را به هم ریخت. تظاهرات در مورد اصلاح حقوق بازنشستگی نیز در جمهوری چک و چندین ایالت هند رخ داد.»
۱۰. همچنین اعتصاباتی با حضور صدها هزار کارگر راه آهن، کارگران بارانداز، معلمان و سایر بخشهای کارگران در بریتانیا صورت گرفت که از اواسط سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ ادامه یافت. اعتصابات عمده در پرتغال، بلژیک و آلمان; اعتصاب ۴۲۰٫۰۰۰ کارمند بخش دولتی در کبک; تظاهرات بیش از یک میلیون نفری در لهستان علیه حزب راست افراطی قانون و عدالت; و قبل از نسل کشی غزه، تظاهرات صدها هزار نفری در اسرائیل علیه اصلاحات قضایی ضد دموکراتیک نتانیاهو. با پایان یافتن سال، ده ها هزار کارگر در تظاهرات گسترده علیه رئیس جمهور جدید راست افراطی آرژانتین، خاویر مایلی، شرکت کردند.
۱۱. فعالیت اعتصاباتی در ایالات متحده در سال گذشته افزایش قابل توجهی داشت، هم از نظر تعداد کارگران درگیر و هم در بخش های مختلف شامل مبارزات طبقه کارگر. بر اساس گزارش اداره آمار کار، در سال ۲۰۲۳، ۳۶ اعتصاب بزرگ با ۱۰۰۰ کارگر یا بیشتر در مقایسه با ۲۳ مورد در سال ۲۰۲۲ رخ داده است. در اعتصابات بزرگ سال گذشته نزدیک به ۵۰۰٫۰۰۰ کارگر شرکت داشتند که تقریباً چهار برابر ۱۲۰٫۶۰۰کارگری بود که در سال ۲۰۲۲ اعتصاب کردند. در اکتبر ۲۰۲۳، ۴.۵ میلیون روز به دلیل توقف کار از دست رفت، که بیشترین میزان ماهانه در چهار دهه گذشته است. یک سوم از اعتصابات بزرگ (۱۲) شامل پرستاران و سایر کارکنان مراقبت های بهداشتی، از جمله ۷۵٫۰۰۰ کارگر کایزر پرمننت (Kaiser Permanente ) بود. هفت تای دیگر شامل معلمان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بودند.
۱۲. پایگاه داده توقف کار توسط دانشکده روابط صنعتی و کار دانشگاه کورنل گزارش می دهد که ۴۲۱ اعتصاب در ابعاد مختلف، شامل ۵۰۸٫۰۰۰ کارگر وجود داشته است. از جمله۷۰ اعتصاب توسط ۱۰۰ کارگر یا بیشتر به مدت بیش از یک هفته که نسبت به سال قبل ۵۹ درصد افزایش داشته است. در حالی که تعداد کل اعتصاب های در ابعاد مختلف در سال ۲۰۲۳ تقریباً مشابه سال ۲۰۲۲ بود (۴۲۱ در مقایسه با ۴۲۴)، تعداد کارگران اعتصابی بیش از دو برابر و از ۲۲۴٫۰۰۰ به ۵۰۸٫۰۰۰ رسید.
۱۳. مشارکت ۱۱٫۰۰۰ نویسنده و ۶٫۵۰۰ بازیگر در جنبش اعتصابی در حال توسعه بیانگر گسترش تعریف خود طبقه کارگر است که لایه های رو به رشدی از جمعیت را در بر می گیرد که قبلاً خود را «طبقه متوسط» می دانستند. پیشرفتهای انقلابی در علم، از جمله هوش مصنوعی (AI)، که پتانسیل عظیمی برای پیشرفت بشریت دارد، برای افزایش استثمار کارگران فرهنگی و فنی و تسهیل بازسازی گسترده کل اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرد.
۱۴. در کنار این توسعه جهانی مبارزه طبقاتی، یک جنبش توده ای ضد جنگ علیه نسل کشی غزه در سه ماه پایانی سال ۲۰۲۳ جهان را فرا گرفت و در سال جدید نیز ادامه خواهد داشت. این بزرگترین و پایدارترین جنبش ضد جنگ از زمان تظاهرات سال ۲۰۰۳ علیه تهاجم ایالات متحده به عراق است که در مرحله بسیار پیشرفتهتری از فروپاشی سرمایهداری جهانی اتفاق می افتد. در صدها شهر در هر قاره قابل سکونت، میلیون ها نفر به خیابان ها ریختند تا مخالفت خود را با وحشیگری دولت اسرائیل و حامیان امپریالیستی آن اعلام کنند. این اعتراضات بخش های گسترده ای از جامعه را دربرگرفته است و جوانان نقش اصلی را ایفا می کنند.
۱۵. بزرگترین تظاهرات در کشورهای امپریالیستی در لندن برگزار شد (نزدیک به ۱ میلیون نفر در ۱۱ نوامبر و ۱۰۰٫۰۰۰ نفر در چندین تظاهرات دیگر); واشنگتن دی سی (بیش از ۳۰۰٫۰۰۰ نفر در ۴ نوامبر); شهر نیویورک، شیکاگو و لس آنجلس (۱۰٫۰۰۰ نفر در تظاهرات چندگانه); سیدنی و ملبورن (هر کدام بیش از ۵۰٫۰۰۰ نفر در ۱۲ نوامبر); برلین (بیش از ۱۰٫۰۰۰ نفر در ۲۸ اکتبر علیرغم ممنوعیت پلیس); پاریس (بیش از نفر۱۵٫۰۰۰ در ۲۲ اکتبر); آمستردام (بیش از نفر۱۵٫۰۰۰ در ۱۵ اکتبر); تورنتو (بیش از نفر۱۵٫۰۰۰ در ۱۰ اکتبر); و توکیو (نفر۱۵۰۰ در ۲۰ نوامبر). میلیون ها نفر دیگر به ویژه در سراسر جهان عرب علیه نسل کشی اعتراض کرده اند.
۱۶. رسانه های شرکتی تمام تلاش خود را برای سرپوش گذاشتن بر نسل کشی و اعتراضات جهانی انجام داده اند. واقعیت جنگ و مخالفت با آن را تنها از طریق رسانه های اجتماعی می توان به طور کامل درک کرد، جایی که توده های مردم به دقت تحولات را دنبال کرده و تظاهرات را سازماندهی میکنند. در نتیجه، الیگارشیهایی که این پلتفرمها را کنترل میکنند، بهویژه ایلان ماسک (توییتر/اکس) و مارک زاکربرگ (فیسبوک، اینستاگرام و تردز)، به طور فزایندهای به سانسور علنی متوسل میشوند.
۱۷. جلب توجه به مشکلات اساسی آشکار شده در مراحل اولیه تجدید حیات جهانی مبارزه طبقاتی از اهمیت عینی اعتصابات و اعتراضات کم نمی کند. فاصله بسیار زیادی بین سطح پیشرفته بحران عینی و درک ذهنی کارگران از این بحران و پیامدهای سیاسی آن وجود دارد. این فاصله، قبل از هر چیز، در تداوم تسلط بوروکراسیهای ارتجاعی طرفدار امپریالیستی و متحدان آنها در سازمانهای سوسیال دمکراتیک، استالینیستی سابق و شکلهای مختلف سازمانهای شبه چپ خرده بورژوازی بر مبارزات کارگری تجلی پیدا میکند.
۱۸. در کشورهای مختلف، مبارزات کارگران توسط اتحادیه های کارگری طرفدار شرکتی و ناسیونالیست ها منع شده، و اعتراضات توده ای توسط سازمان های مختلف چپ و شبه چپ که به عنوان بخشی از تشکیلات سیاسی عمل می کنند منکوب و متوقف شده اند.
۱۹. در فرانسه، مخالفت با کاهش حقوق بازنشستگی امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه قاطع بود و دو سوم مردم از اعتصاب عمومی برای متوقف کردن آن حمایت کردند. با این حال، بوروکراسی های اتحادیه کنفدراسیون عمومی کار ( CGT) و کنفدراسیون دموکراتیک کار فرانسه (CFDT) با حزب «فرانسه تسلیم ناپذیر» ژان لوک ملانشون برای برچیدن اعتراضات و محدود کردن اقدامات اعتصابی همکاری کردند. آنها این داستان را ترویج کردند که حمله به حقوق بازنشستگان را می توان از طریق مذاکره با دولت مکرون یا از طریق نهادهای پارلمانی متوقف کرد، در حالی که بر ارتباط بین حمله به کارگران و جنگ ایالات متحده و ناتو علیه روسیه بر سر اوکراین سرپوش گذاشتند. در نهایت، ماکرون موفق به تحمیل این کاهش از طریق یک مانور خارج پارلمانی شد، در حالی که اتحادیه ها برای منزوی و سرکوب اعتصابات و اعتراضات پس از آن تلاش کردند.
۲۰. در سریلانکا، اعتراضات توده ای به افزایش قیمت ها و اصلاحات مورد حمایت صندوق بین المللی پول، رئیس جمهور گوتابایا راجاپاکسا را در ژوئیه ۲۰۲۲ مجبور به استعفا کرد. تشکیلات اتحادیه کارگری، با حمایت گروه هایی مانند حزب سوسیالیست خط مقدم (FSP)، تلاش کرد تا اپوزیسیون را در چارچوب پارلمانی و احزاب اپوزیسیون رسمی نگه دارد. راجاپاکسا در یک رای پارلمانی جای خود را به رانیل ویکرمسینگه، یکی از منفورترین چهره های سیاسی در کل سریلانکا داد. در طول سال گذشته، ویکرمسینگه در هماهنگی با تمام احزاب عمده بورژوایی سیاستهای صندوق بینالمللی پول مورد حمایت راجاپاکسا، از جمله، مالیات های جدیدی که در پایان سال ۲۰۲۳، به شدت هزینه کالاهای اساسی را افزایش داد و باعث افزایش شدید فقر خواهد شد را اعمال کرده است.
۲۱. در ایالات متحده، تمامی اعتصابات بزرگ سال ۲۰۲۳ توسط تشکیلات اتحادیه ها، با همکاری نزدیک با دولت بایدن، منزوی و متوقف شدند. اتحادیه کارگران خودرو (َUAW )، تحت رهبری رئیس اتحادیه شاون فاین، یک «اعتصاب امتناع از کار» ساختگی را در ماه های سپتامبر و اکتبر سازمان داد که اکثریت قریب به اتفاق ۱۴۵٫۰۰۰ کارگر سه خودروسازی بزرگ را بر سر کار نگه داشت و سپس اعتصاب را قبل از اینکه کارگران حتی به قراردادهای خائنانه که هیچ یک از خواسته های کارگران را برآورده نمی کرد رای دهند متوقف کرد. گروههای شبه چپ، از جمله سوسیالیستهای دموکرات آمریکا، که مستقیماً وارد تشکیلات اتحادیههای طرفدار شرکتها شدهاند، برای انتخاب فاین به شدت تبلیغ کردند.
۲۲. اقدامات UAW منحصر به فرد نیست. همه جا اتحادیهها توسط یک قشر طبقه متوسط رو به بالا با منافع اجتماعی متمایز، مستقل و خصمانه با منافع کارگرانی که مدعی نمایندگی آنها هستند کنترل می شوند. درآمد تراکمی بوروکراسی اتحادیه های کارگری در ایالات متحده که صدها هزار نفر را استخدام می کند، به ده ها میلیارد دلار می رسد. حقوق سالانه کارکنان شاغل در دفتر مرکزی UAW در دیترویت بیش از ۷۵ میلیون دلار است. مدیران سطح بالای اتحادیه های وابسته به فدراسیون کار آمریکا و کنگره سازمان های صنعتی (AFL CIO)، مانند رندی وینگارتن، رئیس فدراسیون معلمان آمریکا، دستمزدهای کلان شش رقمی دریافت می کنند که ده تا بیست برابر بیشتر از دستمزد اعضای عادی اتحادیه های کارگری است.
۲۳. در سال ۱۹۴۰، تروتسکی انحطاط اتحادیه های کارگری را در آنچه او «دوران زوال امپریالیستی» نامید، تحلیل کرد.
یک ویژگی مشترک در توسعه، یا به عبارت صحیح تر، انحطاط سازمان های سندیکایی مدرن در سراسر جهان نزدیک شدن آنها به قدرت دولتی و رشد توام با آن است. این روند مشخصه مشترک اتحادیه های کارگری بیطرف، سوسیال دموکرات، کمونیست و «آنارشیست» است. این واقعیت صرفا نشان میدهد که گرایش به «رشد توام» نه در این یا آن دکترین، بلکه ذاتی است و از شرایط اجتماعی مشترک برای همه اتحادیهها سرچشمه میگیرد.
سرمایه داری انحصاری مبتنی بر رقابت و ابتکار خصوصی آزاد نیست بلکه بر فرماندهی متمرکز استوار است. گروه های سرمایهداری در رأس تراستهای قدرتمند، سندیکاها، کنسرسیومهای بانکی، و غیره، زندگی اقتصادی را از همان زاویه ای میبینند که قدرت دولتی میبیند; و در هر مرحله نیاز به همکاری دومی دارند. به نوبه خود اتحادیه های کارگری در مهم ترین شاخه های صنعت خود را از امکان سود بردن از طریق رقابت بین بنگاه های مختلف محروم می بینند. آنها باید با یک دشمن سرمایه داری متمرکز، که به شدت با قدرت دولتی گره خورده است مقابله کنند. از این رو، نیاز اتحادیههای کارگری − تا آنجا که در مواضع اصلاحطلبانه باقی میمانند، یعنی در موضعهای تطبیق خود با مالکیت خصوصی − خود را با دولت سرمایهداری وفق دهند و برای همکاری با آن تلاش کنند.
۲۴. گرایشی که تروتسکی ۸۴ سال پیش شناسایی کرد، از آن زمان به بعد چنان ابعاد هیولایی به خود گرفته که سازمان هایی که در حال حاضر به عنوان «اتحادیه های کارگری» توصیف می شوند، در عمل هیچ ارتباطی با معنای تاریخی این واژه ندارند. تروتسکی حتی قبل از مقاله اش در سال ۱۹۴۰ درباره «اتحادیه های کارگری در دوران زوال امپریالیستی» (در سال ۱۹۳۷) نسبت به گرایش دلبستگی زیاد به بت کردن یک اصطلاح، در تعیین سیاست نه بر اساس نقش عینی سازمان خاص، اما بر اساس عنوان رسمی آن اخطار داد. او نوشت:
ماهیت یک تشکل کارگری مانند اتحادیه کارگری با ارتباط آن با توزیع درآمد ملی تعیین می شود. این واقعیت که گرین و شرکا [در آن زمان رهبران فدراسیون کار آمریکا] از مالکیت خصوصی در ابزار تولید دفاع میکنند، آنها را بورژوا مشخص میکند. آیا این آقایان علاوه بر این باید از حملات کارگران به درآمد بورژوازی دفاع کنند؟ آیا آنها باید علیه اعتصابات، علیه افزایش دستمزدها، علیه کمک به بیکاران مبارزه کنند; در آن صورت ما یک سازمان اعتصاب شکن خواهیم داشت و نه یک اتحادیه کارگری. [«نه یک دولت کارگری و نه یک دولت بورژوایی»]
۲۵. با به کارگیری معیارهای تروتسکی، سازمانها و فدراسیونهای ملی اتحادیههای کارگری، حتی به معنای لغوی کلمه، بهعنوان سازمانهای «اعتصاب شکن» عمل میکنند. وظیفه بخشهای کمیته بینالمللی کمک به طبقه کارگر در تدارک یک شورش تمام عیار کارگران عادی علیه بوروکراسیهای اتحادیههای کارگری، توسعه اشکال جدید سازماندهی مبارزه کارگران عادی در کارخانهها و محلهای کار است که تمام قدرت تصمیم گیری به آنها منتقل خواهد شد. این رویکرد مبتنی بر برنامه انتقالی است، که در آن تروتسکی کادر انترناسیونال چهارم را ترغیب کرد «در همه موارد ممکن سازمانهای مبارز مستقلی که بیشتر با وظایف مبارزه تودهای علیه جامعه بورژوایی مطابقت دارند ایجاد کنند; و در صورت لزوم، حتی در مواجهه با قطع مستقیم از دستگاه محافظه کار اتحادیههای کارگری کوتاه نیایند.»
۲۶. کمیته بین المللی انترناسیونال چهارم برای رهایی کارگران از محدودیت های دستگاه اتحادیه کارگری از طریق توسعه سازمان هایی که توسط خود کارگران کنترل می شود مبارزه کرده است. زمانی که ابتکار اتحاد بینالمللی کمیتههای کارگران عادی (IWA-RFC) را در آوریل ۲۰۲۱ پایه گذاری کرد، کمیته بین المللی انترناسیونال چهارم توضیح داد که «برای متحد کردن کارگران در یک مبارزه مشترک جهانی، مخالفت با هر تلاشی از سوی دولتهای سرمایهداری و طرفداران ارتجاعی اشکال بیشمار شوونیسم ملی، قومی و نژادی و سیاست هویتی برای تقسیم طبقه کارگر به جناحهای متخاصم تلاش خواهد کرد.»
طبیعتاً شرایط پیش روی کارگران از منطقه ای به منطقه دیگر و کشوری به کشور دیگر متفاوت است و این ممکن است بر انتخاب تاکتیک ها تأثیر بگذارد. اما بدون شک، در همه کشورها واقعیت این است که اتحادیه های کارگری بوروکراتیزه شده به عنوان نیروی پلیس نهادینه شده عمل می کنند که مصمم به حفاظت از منافع شرکتی و مالی نخبگان حاکم و دولت های آنها در برابر مقاومت فزاینده مردمی هستند.
۲۷. بوروکراسی اتحادیه کارگری برای جلوگیری از توسعه نفوذ سوسیالیستی در میان کارگران عادی، از هیچ اقدامی جلوگیری نخواهد کرد. اما علیرغم اینکه منابعش با حمایت دولت سرمایهداری و شبه چپها افزایش یافته است، شکستناپذیر نیست. مبارزه طلبی رو به رشد طبقه کارگر، در داخل ایالات متحده و در سطح بین المللی، ناشی از بحران عینی سرمایه داری است. وظیفه حزب مداخله در مبارزات طبقه کارگر و آغشته ساختن آن مبارزه طلبی با یک دیدگاه سوسیالیستی کاملاً حساب شده که آگاهانه به سمت سرنگونی سرمایه داری و استقرار قدرت کارگری در مقیاس جهانی هدایت می شود است.
۲۸. چهار سال پیش، بیانیه سال نو وبسایت جهانی سوسیالیستی در ۳ ژانویه ۲۰۲۰ تحت عنوان «دهه انقلاب سوسیالیستی آغاز میشود» منتشر شد. بدون شک این ارزیابی از وضعیت جهان باعث خنده سازمان های سیاسی ورشکسته شبه چپ طبقه متوسط شد. هیچ چیز برای آنها شکست ناپذیرتر از حکومت سرمایه داری، به ویژه در دژ آمریکای شمالی به نظر نمی رسد. آنها نه تنها شروع یک بحران انقلابی در دهه ۲۰۲۰ را غیرقابل تصور می دانستند; به سختی می توانند انقلابی سوسیالیستی را در ۷۶ سال باقی مانده از قرن بیست و یکم تصور کنند. با رد نظریه انقلاب دائمی تروتسکی، عمل سیاسی شبه چپ مبتنی بر ایمان تزلزل ناپذیر به دوام سرمایه داری است.
۲۹. اما همه آنچه از ژانویه ۲۰۲۰ رخ داد، پیشبینی سیاسی کمیته بینالمللی را ثابت کرده است. قبل از پایان ماه اول دهه جدید، کووید ۱۹ در حال گسترش در سراسر جهان بود. تقریباً یک سال پس از انتشار این بیانیه، تلاشی از سوی ترامپ و اوباشان او جهت سرنگونی قانون اساسی و ایجاد یک دیکتاتوری فاشیستی صورت گرفت. سالهای سوم و چهارم تحت سلطه تشدید جنگ و افزایش مقاومت اجتماعی طبقه کارگر بوده است.
۳۰. هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم بحران سرمایه داری جهانی فروکش کرده و علائم آن مانند یک آنفولانزای کوتاه مدت فروکش کند. برعکس، بحران تشدید و مقاومت جهانی طبقه کارگر مصمم تر و آگاهانه تر خواهد شد. در فرآیند دوم، نقش کمیته بینالمللی ماهیتی تعیینکننده خواهد داشت.
۳۱. این فخر فروشی نیست. کمیته بین المللی انترناسیونال چهارم یک حزب تاریخی است. فعالیت نظری، سیاسی و عملی آن مبتنی بر تجربه گسترده مبارزات انقلابی در دوران امپریالیستی است که بیش از یک قرن را در بر می گیرد. این صرفا نشان دهنده تداوم مارکسیسم است، که توسط جنبش تروتسکیستی از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۲۳ در تقابل با استالینیسم، سوسیال دموکراسی، رویزیونیسم پابلوئیتی، ناسیونالیسم بورژوایی و رادیکالیسم خرده بورژوایی از هر نوع ارتجاعی آن، مورد دفاع قرار گرفته و توسعه داده شده است.
۳۲. كميته بين المللي خطرات روبروی طبقه كارگر و مقياس عظيم چالشي كه پيشاهنگان انقلابي با آن مواجه هستند را به حداقل نمي رساند. ICFI هنوز یک جنبش توده ای را رهبری نمی کند. برای تحقق آن نیاز به توسعه مبارزات توده ای طبقه کارگر است. با این حال، رشد نفوذ مارکسیستی در میان کارگران در کمپین اخیر ویل لمان برای ریاست اتحادیه کارگران خودرو حکایت از آن دارد. لمان که بهعنوان یک سوسیالیست علنی در مبارزات انتخاباتی شرکت کرد و از برنامه اتحاد بینالمللی کمیتههای کارگران عادی حمایت کرد، آرای تقریباً ۵٫۰۰۰ کارگر خودرو را دریافت کرد. این دستاورد بسیار مهم تری بود زیرا بوروکراسی کارگران را از انتخابات آگاه نکرد و موفق شد رای گیری را به کمتر از ۱۰ درصد از اعضای UAW محدود کند.
۳۳. شالوده های رشد چشمگیر کادر ICFI و ساختن بخش های جدید پایه گذاری شده است. وبسایت جهانی سوسیالیستی، در طول یک ربع قرن انتشار روزانه مداوم، خوانندگان بین المللی زیادی را جلب کرده است. با وجود سانسور بی امان وبسایت جهانی سوسیالیستی هر روز توسط ده ها هزار نفر خوانده می شود و نفوذ آن در طبقه کارگر بین المللی و در میان جوانان دانشجو به طور پیوسته در حال افزایش است.
۳۴. بعلاوه، فعالیت جنبش تروتسکیستی در خلاء سیاسی رخ نمی دهد. بحران جهانی ده ها و صدها میلیون نفر را رادیکالیزه می کند. شکاف بین منافع اساسی توده ها و امتیازات طبقه حاکم هر چه بیشتر آشکارتر می شود. عادی سازی جنگ، نسل کشی، بیماری جهان گیر و فاشیسم توسط امپریالیسم انگیزه ای نیرومند برای انقلابی کردن آگاهی توده ها و در نتیجه عادی سازی سوسیالیسم در چشم انداز سیاسی طبقه کارگر فراهم می کند.
۳۵. ما از همه خوانندگان وب سایت جهانی سوسیالیستی می خواهیم که نتیجه اجتناب ناپذیر حاصل از این چشم انداز را استنتاج کنند. نزول به بربریت را متوقف کنید! قدرت طبقه کارگر را علیه دیکتاتوری، نابرابری و جنگ بسیج کنید! برای تروتسکیسم، مارکسیسم قرن بیست و یکم مبارزه کنید! به حزب برابری سوسیالیستی بپیوندید و حزب جهانی انقلاب سوسیالیستی را بسازید!
به مبارزه برای سوسیالیسم بپیوندید.
نام (الزامی)
نام خانوادگی (الزامی)
ایمیل (الزامی)
زیپ (الزامی)
تلفن همراه (اختیاری)
کشور (الزامی)
مایلم حزب برابری سوسیالیستی یا وبسایت جهانی سوسیالیستی(WSWS) با من تماس بگیرد. من میپذیرم که WSWS از اطلاعات شخصی من مطابق با خط مشی حفظ حریم خصوصی خود استفاده کند.