فارسی

همدستان قتل اجتماعی

شبه چپ بین المللی و برچیدن کووید صفر در چین: بخش دوم

این بخش دوم مقاله ای دو بخشی است. 

در بحبوحه عفونت انبوه و مرگ، پابلویت ها محکومیت سیاست کووید صفر را تشدید کردند

در ۷ دسامبر ۲۰۲۲، حزب کمونیست چین (سی سی پی) آخرین اقدامات بهداشت عمومی عمده باقی مانده مربوط به سیاست کووید صفر، به غیر از محدودیت‌های سفر خارجی، که در ۸ ژانویه به طور کامل برداشته می‌شوند را لغو کرد.

کمتر از دو هفته بعد، واقعیت وحشتناک افزایش شدید کووید ۱۹ به وضوح مشخص بود. رسانه‌های اجتماعی چین به سرعت تحت الشعاع گزارش هایی قرار گرفتند مبنی بر اینکه تمامی خانواده‌ها و شبکه‌های اجتماعی مردم به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند، همراه با عکس‌ها و فیلم‌هایی از بیمارستان‌های لبریز شده که قادر به درمان بیماران و سردخانه‌هایی که قادر به رسیدگی به افراد متوفی نبودند.

در بحبوحه این گرداب رو به رشد آلودگی و مرگ و میر، که با فصل سفر سال نو قمری در ژانویه عمیق‌تر شد، شبه چپ ها تا حد زیادی سکوت اختیار کردند، ومجدداً به طور ضمنی سیاست‌های جنایتکارانه اعمال شده توسط سی سی پی به نمایندگی از طرف سرمایه مالی جهانی را مورد تایید قرار دادند.

یک استثنای قابل توجه دیدگاه بین المللی، نشریه دبیرخانه متحد انترناسیونال چهارم (یو اس ای سی) بود [ ۱]، که مقاله ای را در ۲۱ دسامبر با عنوان «همبستگی با جنبش توده ای برای دموکراسی در چین» منتشر کرد.  در حالی که موضوعات مورد بحث دستگاه اطلاعاتی نظامی ایالات متحده در تلاش برای جنگ با پکن را طوطی وار عنوان میکرد، لغو سیاست کووید  صفر در چین را مورد تایید قرار داد.

بیانیه ۲۱ دسامبر پابلوئیت ها توسط هیئت رهبری آنها که به عنوان «دفتر بین الملل چهارم» نامیده می شود، نگاشته شده بود. قبل از زمان انتشار آن، بحران وخیم بهداشت عمومی در چین بسیار واضح بود و به طور گسترده در مطبوعات بین المللی، از جمله، البته، در وب سایت جهانی سوسیالیستی گزارش شده بود.

پابلوئیت‌ها در بیانیه خودشان در حالی که آتش‌سوزی اورومچی را اقدامی خشونت‌آمیز با مجوز  دولت علیه جمعیت مسلمان اویغور چین توصیف می کردند، تمامی دروغ‌ها و تبلیغات رسانه‌های غربی را تکرار و تقویت کرده، و نوشتند: «سوسیالیست‌ها باید قویاً از فراخوان‌های خود مختاری اویغورها و دیگرانی که خواستار آن هستند حمایت کنند، حتی اگر امپریالیست‌های غربی به دنبال چنین خواسته‌هایی باشند.»

این یک اذعان غیر مستقیم بود که آنها از سیاست رسانه‌های شرکتی ایالات متحده، دیکته شده توسط وزارت خارجه ایالات متحده، که به دنبال دامن زدن به اختلافات در چین به منظور تسهیل تقسیم امپریالیستی کشوربود کپی برداری می‌کردند.

بیانیه پابلوئیت‌ها در ادامه با محکوم کردن «آزمایشات بیهوده و ضد دموکراتیک و پروتکل های قرنطینه» و ستایش از این واقعیت که اعتراضات منجر به لغو سیاست کووید صفر شد، نوشت، «مبارزه گسترده در سراسر چین رژیم را مجبور به عقب نشینی از سیاست های چند ساله بیماری جهان گیر خود کرد−به عبارت دیگر، مهم است اذعان کنیم که مردم در اولین نبرد خود پیروز شده اند. اما کار هنوز به پایان نرسیده است.»

پابلوئیت‌ها با بیان اینکه «کار هنوز به پایان نرسیده است،» عملاً خواستار رنج و مرگ توده‌ای بیشتر در چین شدند.

بیانیه پابلوئیت‌ها پس از تمجید از «تلاش‌های فمینیست‌ها و دیگر گروه‌های به حاشیه رانده شده،» و همچنین «مبارزات اویغورها و دیگر گروه‌های قومی غیر هان،» با فهرستی از خواسته‌های ارتجاعی پایان یافت که به منزله رد کردن کامل اقدامات بهداشت عمومی، که اکثر آنها قبلاً توسط سی سی پی در اوایل دسامبر به اجرا درآمده بود.

این موارد شامل: «لغو قرنطینه ها»; «لغو تست پی سی آر اجباری برای کووید ۱۹»; «اجازه دادن به منزوی کردن  مبتلایان در خانه، در حالی که مبتلایان با علائم شدید حق درمان در بیمارستان را داشته باشند»; «لغو انتقال اجباری و منزوی کردن افراد مبتلا و غیر آلوده در کابین های  بیمارستانی سیار»; فراخوان عزاداری سراسری برای افرادی که در اثر اقدامات غیرمسئولانه قرنطینه در گذشته بودند»; «اطمینان از استعفای بوروکرات های مسئول سوء مدیریت بیماری جهان گیر»; و غیره بود.

همه این مطالبات توسط گرایش‌های سیاسی راست افراطی در سراسر جهان که جنبش علیه قرنطینه‌ها را در سال ۲۰۲۰ رهبری کردند و به طور مستمر خواستار لغو همه اقدامات بهداشت عمومی که سرعت گسترش کووید ۱۹ را کاهش می‌دهند بودند، مورد استقبال قرار خواهد گرفت.

رسانه‌های غربی و شبه چپ‌ها، بهانه دیگری را ابداع می کنند

در اواسط دسامبر، رسانه‌های شرکت‌ی غربی مجبور شدند ویرانی ناشی از لغو سیاست کووید صفر در چین را ادغان کنند. با این کار، آنها سعی کردند با تحمیل مسئولیت منحصرا بر دوش شی جین پینگ و سی سی پی، برای این حقیقت که خودشان از این سیاست وحشیانه حمایت کردند، توجیهی تدارک ببینند. همان روایت نادرست و انتزاعی توسط بخش‌هایی از شبه چپ ها تبلیغ شد و دوباره خط مطبوعات سرمایه‌داری را طوطی‌ وارانه تکرار کردند.

این امر مسخره ترین و ریاکارانه ترین تجلی خود را در نوشته های گرایش بین المللی مارکسیستی (آی ام تی) یافت[۲]. در اواخر نوامبر، آی ام تی اعتراضات «کاغذ سفید» و مخالفت با قرنطینه‌ها را مورد  تایید قرار داد، و نویسنده مقاله، بو آیدائو آن‌ها را «بدخیم،» «وحشیانه،» «خشن،» «دیوانه‌وار،» «سخت،» و «شدید» توصیف کرد. او اظهار داشت: «مارکسیست‌ها کاملاً از مبارزه توده‌ها علیه قرنطینه شدید تحمیل‌شده توسط سی سی پی حمایت می‌کنند.»

در ۹ دسامبر، آی ام تی قطعه دیگری توسط آیدائو با عنوان «چین: رژیم در مواجهه با فشار از پایین قرنطینه را لغو میکند» منتشر کرد. آیدائو در این مقاله نوشت که سیاست کووید صفر «عمدتا به شی جین پینگ نسبت داده شده بود، که برای حفظ حیثیت رژیم قرنطینه ها را حفظ کرده است.» در واقع، حفظ سیاست کووید صفر نیازمند حمایت فعال توده های گسترده طبقه کارگر چین بود.

آی ام تی حتی یک بار در هیچ یک از پوشش‌های خود به نقش قدرت‌های امپریالیستی غربی یا شرکت‌های بزرگی که فشار بی‌امانی را بر چین برای برداشتن سیاست کووید صفر اعمال می‌کردند اشاره نکرده است.

در مقاله ۲۹ دسامبر نوشته شده توسط لی کیه، آی ام تی، شی و حزب کمونیست چین را مقصر منحصر به فرد فاجعه بهداشت عمومی حاصل از لغو سیاست کووید صفر دانست. این مقاله با عنوان «چین: رژیم سرمایه‌داری در میانه آشوب عجولانه قرنطینه را کنار می‌گذارد،» لغو سیاست کووید صفر را «یک عقب‌نشینی عجولانه از اقدامات قبلی دولت،» پس از اینکه «رژیم با سیاست کووید صفر خود را به انزوا کشاند» توصیف کرد. وی افزود: «لغو سریع قرنطینه همیشه منجر به افزایش گسترده عفونت ها می شود.»

کیه در پایان گفت: «وضعیت کنونی دلیل محکومیت نظام سرمایه‌داری و سوء مدیریت بوروکراتیک مثلا حزب کمونیست چین (سی سی پی) است که در تشدید این فاجعه نقش داشته اند.»

کیه پس از توصیف دقیق واقعیت وحشتناک عواقب پس از لغو سیاست کووید صفر، که آی ام تی بارها از آن حمایت کرده بود، نوشت:

حزب 'کمونیست' اعلام می کند که 'مردم را در اولویت، زندگی را در اولویت ' قرار می دهد. اما با توجه به صحنه هایی که در بالا تشریح شد، این یک اعلامیه توخالی و ورشکسته است. در اصل، سی سی پی حزب و منافع بازار سرمایه‌داری را در اولویت قرار می‌دهد. برای چند سال اول بیماری جهان گیر، رژیم در باره اثربخشی سیاست کووید صفر خود، که مرگ و میر را به مراتب کمتر از اکثریت غرب نگه داشت و (مهمتر از همه) به اقتصاد چین اجازه داد تا نسبتاً سریع از شوک اولیه بهبود یابد لاف زد.

کیه با نادیده گرفتن سطحی تاثیرات وحشتناک لغو این سیاست نوشت: «اما همه چیز تمایل  به تبدیل شدن به نقطه ی مقابل خود دارد.» 

اخیراً، در ۱۹ ژانویه، آی ام تی مقاله‌ای از درف ایستون با عنوان «چین: با پایان قرنطینه‌ها، مبارزه طبقاتی افزایش می‌یابد،» منتشر کرد که مجددا سی سی پی را محکوم کرد در حالیکه قدرت‌های غربی و خودشان را تبرئه میکرد.

آی ام تی پس از اشاره به اینکه اکثریت جمعیت چین قبلاً به کووید ۱۹ مبتلا شده اند، به طور حیرت انگیزی اظهار داشت: «از چنین ارقامی می توان استنباط کرد که اوج این موج جاری بیماری جهان گیر اکنون در چین سپری شده است،» که ظاهراً به «پایان مرحله حاد بیماری جهان گیر» رسیده است. این دروغ که برای اولین بار توسط خود سی سی پی منتشر شد، کاملاً از واقعیت جهانی موج‌های تکراری عفونت جمعی با سویه های جدید ویروس کووید ۲ منفک شده است.

همین عبارات توسط آلترناتیو سوسیالیستی در ۲۰ دسامبر در مقاله ای توسط وینسنت کولو، نویسنده مقاله ۲۹ نوامبر آی اس ا که برای اولین بار اعتراضات «کاغذ سفید» را که در بالا تشریح شد مورد ستایش قرارداد مطرح شد. سه هفته بعد، کولو با بی اعتمادی نوشت: «در پاسخ به موج اعتراضات ضد دولتی در اواخر نوامبر، دیکتاتوری چینی (سی سی پی) به طور ناگهانی از سیاست شدیداً نامحبوب « کووید صفر» رویگردان شد. اما برای توده‌های چینی این مورد افتادن از چاله به چاه است.»

کولو پس از ستایش مجدد اعتراضات «کاغذ سفید» به عنوان «تاریخی،» نوشت، «زمان و نحوه لغو دیکتاتور مابانه سیاست کووید صفر تمامی منطق را به چالش می کشد، مگر اینکه آن را به عنوان واکنشی سراسیمه به این اعتراضات و ترس از اعتراضات بیشتر در صورت انجام هیچ اقدامی درک کنیم.» کولو با نادیده گرفتن هرگونه اشاره ای به فشار اعمال شده توسط قدرت های امپریالیستی و طرفداری خودش از لغو سیاست کووید صفر، می نویسد که «رژیم شی یک سیاست فاجعه بار را با دیگری جایگزین کرده است.»

آی اس ا در ۱۶ ژانویه، بیانیه‌ای را با عنوان «از صفر تا حداکثر کووید» که توسط بخش‌های چین، هنگ کنگ و تایوان نوشته شده بود منتشر کرد. آنها با ذکر این نکته شروع کردند که چین «بعد از لغو ناگهانی سیاست سه ساله کنترل‌های سخت کووید صفر خود،» که «با  موضع 'بی طرفانه' پر هرج و مرج حداقل مداخله دولت و هر کس برای خودش جایگزین شده، در حال تجربه شیوع انفجاری ویروس است.»

آنها فاجعه چین را به عنوان «یکی از تکان دهنده ترین و بیزار کننده ترین برهه ها در تاریخ بیماری جهان گیر،» صرفا قابل انتساب به « دیکتاتور شی جین پینگ، معمار بحران کنونی» توصیف کردند.

آی اس ا بدون شناخت تناقضات ذاتی در حمایت آنها از اعتراضات ارتجاعی «کاغذ سفید» و نگرانی ظاهری آنها در مورد نتایج این اعتراضات، نوشت، «دیکتاتوری به اصطلاح حزب کمونیست (سی سی پی) کنترل  بر سیاست های مدیریت بیماری جهان گیر خودش را کاملاً از دست داده است. این به دلیل فشار بدتر شدن بحران اقتصادی بلندمدت و سپس− بالاخص−مهم‌ترین اعتراضات ضد دولتی دیده شده برای سه دهه در چین، اتفاق افتاده است.»

آی اس ا ادعا می‌کند که این اعتراضات باعث شد سی سی پی «سراسیمه» شود و «عقب نشینی کامل از  کووید صفر، یا بهتر بگوییم انفجار داخلی» را قبول کند. این قطعه نتیجه گیری می کند:

دهشت‌های احتمالی در انتظار مردم چین، در حالی که امواج بیماری جهان گیر این کشور را فرا می‌گیرد، خشم توده‌ای علیه رژیم شی را تشدید خواهد کرد. این خشم اکنون نقطه مرجعی دارد که قبل از تظاهرات نوامبر وجود نداشت، نقطه شروعی برای کار کردن بر روی ایده هایی در مورد چگونگی سازماندهی علیه دیکتاتوری.

تلاش مشابه ای، هرچند با اختلافی جزئی، برای تحمیل مسئولیت صرف به سی سی پی، از طرف پرچم سرخ،  نشریه «آلترناتیو سوسیالیستی»، بزرگترین گروه شبه چپ در استرالیا، که به آی اس ا یا گرایش بین‌المللی دیگری وابسته نیست، صورت گرفت.

مقاله ۲۱ ژانویه توسط رابرت نارای با عنوان«از بحران تا فاجعه: کووید ۱۹ چین را فرا گرفته است،» حمایت قبلی پرچم سرخ از اعتراضات «کاغذ سفید» را مجددا تصریح کرد، در حالی که به دنبال تبرئه معترضان و خودشان  برای فراهم کردن توجیه برای سی سی پی جهت لغو کووید صفر بود. نارای پس از تشریح تفصیل وضعیت وخیم در چین، مدعی شد که «مطالبات و اهداف اعتراضات نوامبر باید از موج کنونی عفونت ها و مرگ و میرها جدا شود.»

نارای مقاله خود را با تأیید علنی او لونگ یو، نویسنده هنگ‌کنگی، به پایان رساند، که اظهار داشت، «این بحران مجددا نشان می‌دهد که سی سی پی تا هسته‌ فاسد شده است... و یک امر به طور فزاینده‌ای برای تعداد بیشتری از مردم روشن است: شی جین پینگ و سی سی پی بزرگترین تهدید برای سلامت مردم چین هستند.»

نارای در مقاله خود همچنین این ادعای نادرست را مطرح کرد که قرنطینه بهار ۲۰۲۲ شانگهای عمیقاً منفور بود و مرگ و میر بیشتری را سبب شد تا خود کووید ۱۹. در واقع، قرنطینه دو ماهه، که  به خاطر این که مقامات محلی سی سی پی در ابتدا اجرای قرنطینه را در سطح شهر به تعویق انداختند بسیار طولانی شد، با موفقیت شیوع بیماری را سرکوب کرد و مجدداً قابلیت سیاست کووید صفر را مورد  تایید قرار داد.

تجدید نظر پنجم: سکوت شبه چپ در میان عفونت جمعی

در طول سه ماه گذشته، تقریباً تمامی گرایش‌های بین‌المللی شبه چپ در مورد فاجعه اجتماعی ناشی از لغو سیاست کووید صفرچین سکوت اختیار کرده‌اند.

پس از ستایش اعتراضات اواخر نوامبر علیه سیاست کووید صفر، ایزکوئیردا دیاریو از اول دسامبر تنها یک مقاله در مورد چین منتشر کرده است، اعلامیه ای مختصر در ۲۷ دسامبر با عنوان «چین الزامات قرنطینه برای ورود به کشور را با افزایش موارد کووید برداشته است.» این مقاله به نشانه ی تایید اظهار داشت که چین «در ۷ دسامبر تعهد افراد آلوده یا با تماس های نزدیک برای ماندن در مراکز قرنطینه را لغو کرد،» که «یک گام دیگر در تغییر سیاست 'کووید صفر' پس از اعتراضات گسترده علیه محدودیت ها است.»

تنها مقاله ای که توسط آی دبلیو ال اف آی در بحبوحه فاجعه چین منتشر شد، مقاله ژانویه ۲ توسط فابیو بوسکو با عنوان «بیداری پرولتاریای چین؟» بود. این قطعه از این جهت منحصر به فرد بود که هیچ اشاره ای به عفونت جمعی و مرگ و میر که تا آن زمان به وضوح سراسر چین را فرا گرفته بود نکرد.

کمیته هماهنگی برای پایه گذاری مجدد بین الملل چهارم (سی آر اف آی) هیچ بیانیه بین المللی در مورد لغو کووید صفر در چین منتشر نکرده است. بخش اصلی آن، حزب کارگر (پی او) در آرژانتین، دو مقاله را در نشریه خود، پرسنا اوبررا، در ۵ دسامبر و ۲ ژانویه منتشر کرده است. هر دو مقاله که عمدتاً از پوشش دبلیو اَس دبلیو اَس کش رفته شده بودند از محکوم کردن علنی کووید صفر خودداری کردند، اما از این سیاست حمایت نکرده یا خواستار گسترش آن در سطح جهانی نشدند.

علاوه بر این، پی او از همکاران بین‌المللی خود در سی آر اف آی که تقریباً به طور کامل از اظهارنظر در مورد لغو سیاست کووید صفر در چین خودداری کرده‌اند، انتقاد نکرده است. در ۱۴ دسامبر، بخش ترکی سی آر اف آی، حزب کارگران انقلابی (دوریمچی ایشی پارتیسی, دی پی آی)، مقاله ای با عنوان «چین: شبح تین آنمن باز می گردد،» را منتشر کرد که همان دروغ های دیگر گرایش ها در مورد اعتراضات فاکسکان، آتش سوزی در ارومچی و اعتراضات «کاغذ سفید»  را تکرار کرد.

آی اس تی بیانیه ای بین المللی در مورد تحولات چین منتشر نکرده است و فقط بخش های ملی بریتانیا، ترکیه، استرالیا و ایرلند مقالات کوتاهی در مورد این رویداد عظیم جهانی منتشر کرده اند. پس از مقالات اولیه الکس کالینیکوس و یوری پراساد که در بالا توضیح داده شد، اس دبلیو پی در بریتانیا، بخش اصلی آی اس تی، یک قطعه دیگر را در ۵ دسامبر منتشر کرد و سپس سکوت کرد.

جدیدترین مقاله از یک گروه وابسته به آی اس تی توسط گروه ترکیه ای حزب کارگران سوسیالیست انقلابی (دی اِس آی پی) در نشریه وب سایت مارکسیست در ۲ دسامبر به عنوان بخشی در مجموعه مقالات «تحولات کنونی در جهان» منتشر شد. با حمایت از اعتراضات اواخر نوامبر ولغو کووید صفر، همان اقدامات ارتجاعی ضد بهداشت عمومی کلیشه ای شامل «اقدامات شدید قرنطینه ای» علیه جمعیت چین، «محروم کردن آنها از بسیاری از حقوق اجتماعی مانند تغذیه اساسی» را تکرار کرد.

گرایش‌های شبه چپ ملی مختلف، از جمله سیریزا در یونان، پودموس در اسپانیا و دیگران، هیچ بیانیه‌ای در مورد لغو سیاست کووید صفر در چین صادر نکرده‌اند.

واکنش  ژاکوبین و سوسیالیست های دموکراتیک آمریکا (دی اس ا)

باید به خصوص به ژاکوبین و سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا (دی اس ا) اشاره کرد که خود را سوسیالیست معرفی می‌کنند و نقش اجتماعی مهمی در سردرگم کردن جوانان در ایالات متحده دارند و احساسات ضد سرمایه‌داری را به سمت حزب دموکرات هدایت می‌کنند.

دی اس ا وفادار به ریشه های ناسیونالیستی و سرمایه داری خود، در طول چهار ماه گذشته حتی یک بیانیه حزبی در مورد لغو کووید صفر در چین صادر نکرده است. هیچ یک از رهبران آنها در «گروه» اعضای دموکرات مجلس نمایندگان، از جمله الکساندریا اوکاسیو کورتز، رشیده طلیب، جمال بومن و کوری بوش، کلمه ای در مورد این رویداد بزرگ جهانی به زبان نیاورده اند. به عنوان عوامل سیاسی مورد اعتماد حزب دموکرات، آنها به حمایت از جنگ در اوکراین و سرکوب اعتصاب راه آهن در ایالات متحده مشغول بوده اند.

تنها اظهارنظر رسمی از هر سازمان وابسته به دی اس ا، بیانیه ۲ دسامبر گروه جوانان آن، وای دی اس ا بود. این بیانیه با تأیید کامل اعتراضات «کاغذ سفید»، به دروغ اعلام کرد که در آن «صدها هزار دانشجو در همه جا حضور داشتند.»  در این بیانیه با پرداختن به دروغ پردازی های بیشتر ادعا شده است که «ساختمان اورومچی که آتش گرفت، توسط مقامات مقابله با ویروس کرونا محصور شده و راه های فرار از آتش سوزی، همانطور که رویه استاندارد قرنطینه است، قفل شده بود.»

وای دی اس ا ظاهرا در اشاره ای به اعتراضات جناح راست که در آن زمان توسط همکاران آنها در آلترناتیو سوسیالیست برنامه ریزی می شده بود، نوشت، «دانشجویان چینی خارج از کشور با الهام از بسیج در داخل کشور، علیه حزب کمونیست چین (ی سی پی) سازماندهی می کنند. بسیاری با فعالان هنگ‌کنگی، تبتی، اویغور و تایوانی از طریق دیدگاهی جدید در مشارکت هستند.»

وای دی اس ا از اعضای خود خواست که «تجربه و منابع خود  را برای حمایت از این سازمان‌دهندگان جدید ارائه دهند،» چونکه این امر ظاهراً «همبستگی فرامرزی را برقرار کرده و درک ما از معنای مبارزه برای سوسیالیسم را تقویت می‌کند.»

به نوبه خود، ژاکوبین، مجله غیررسمی دی اس ا، در ماه دسامبر دو مقاله در حمایت از لغو سیاست کووید صفر در چین منتشر کرد که هر دوی آنها اعتراضات «کاغذ سفید» را ستودند و همان ادعاهای بدون مدرک را در مورد آتش سوزی اورومچی تکرار کردند. این رسانه از ۱۷ دسامبر ساکت شده و هیچ توجهی به ابتلا و مرگ و میر انبوه که دامنگیر مردم چین شده است نکرده است.

لازم به یادآوری است که در سپتامبر ۲۰۲۰، ژاکوبین یک تریبون «چپی» برای مارتین کولدورف، یکی از نویسندگان بیانیه بزرگ بارینگتون فراهم کرد، که توجیه ایدئولوژیکی برای سیاست جنایتکارانه «ایمنی جمعی» دولت ترامپ در مورد ابتلای توده ای را ارائه کرد. از آن زمان، ژاکوبین تا حد زیادی در مورد بیماری جهان گیر ساکت بوده است. اکنون، بیش از دو سال بعد، آنها بار دیگر علنا اجرای «ایمنی جمعی،» را این بار در چین پذیرفته اند.

اهمیت گسترده‌تر واکنش شبه چپ به بیماری جهان گیر

همزمان با ارائه حمایت سیاسی برای لغو سیاست کووید صفر در چین، تمامی شبه چپ درباره بحران بهداشت عمومی جاری در ایالات متحده، بریتانیا، برزیل، آلمان، ترکیه، استرالیا و در سراسر جهان در حالی که چهارمین سال بیماری جهان گیر آغاز می شود سکوت اختیار کرده اند. این امر با بی تفاوتی همه جانبه آنها نسبت به این رویداد تاریخی جهانی مطابقت دارد.

این تجربیات ویژگی‌های اساسی شبه چپ شبه امروز را آشکار می‌کند.

اساساً همه این سازمان ها هیچ ارتباطی با طبقه کارگر یا سوسیالیسم ندارند. خصومت آنها نسبت به سیاست کووید صفر و ابتدایی ترین اصول بهداشت عمومی بیانگر سیاست ضد مارکسیستی و حمایت آنها  از سرمایه داری است.

همانطور که تجربه در چین، نیوزلند و سایر کشورها نشان داده است، استراتژی بهداشت عمومی کووید صفر به خودی خود حتی یک سیاست انقلابی نیست. با این حال، همانطور که لئون تروتسکی در تشریح تئوری انقلاب دائمی خودش  تصریح کرد، در عصر امپریالیستی مدرن، همه مشکلات اجتماعی و دموکراتیک اساساً تنها از طریق انقلاب سوسیالیستی جهانی قابل حل هستند.

اصل اساسی سوسیالیسم این است که برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی جهانی، که به طور دموکراتیک توسط طبقه کارگر بین المللی کنترل میشود، بشریت را به ارتفاعات جدیدی از پیشرفت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ارتقاء خواهد داد. این شامل گسترش عظیم منابع برای مراقبت های بهداشتی و سلامت عمومی خواهد بود که منجر به از بین بردن بسیاری از عوامل بیماری زا و افزایش امید به زندگی در سطح جهانی و همچنین توانایی جلوگیری از شیوع بیماری های جهان گیر آینده می شود.

در یک جامعه جهانی سوسیالیستی، سیاست کووید صفر توسط طبقه کارگر بهبود یافته و گسترش خواهد یافت. خصومت سرسختانه شبه چپ ها با سیاست کووید صفر و اصول اولیه بهداشت عمومی به وضوح نشان می‌دهد که آنها مخالفان سرسخت برنامه‌ریزی اجتماعی و به طور کلی مارکسیسم هستند.

دوم، استقبال شبه چپ ها از لغو سیاست کووید صفر، مجدداً ثابت می کند که آنها در خدمت امپریالیسم جهانی عمل می کنند. با خواندن مقالات فوق، به نظر می رسد که آنها مستقیماً توسط وزارت امور خارجه پیش نویس شده اند. خط سیاسی ارائه شده به گونه‌ای است که اگر این سازمان‌ها مستقیماً از دولت حقوق می‌گرفتند، جور دیگری نمی‌نوشتند.

لغو سیاست کووید صفر توسط سی سی پی امتیاز بزرگی برای قدرت‌های امپریالیستی بود، که سی سی پی به اشتباه فکر می‌کرد که تنش‌های ژئوپلیتیکی را کاهش خواهد داد. با یادداشت فاش شده اخیر ژنرال نیروی هوایی مایکل مینیهان که پیش بینی میکند ایالات متحده تا سال ۲۰۲۵ بر سر تایوان وارد جنگ با چین خواهد شد، امپریالیسم آمریکا به توطئه جنگی خود علیه چین ادامه می دهد. ترویج لغو سیاست کووید صفر توسط شبه چپ ها این روند را تنها تسهیل کرده است.

در ربع قرن گذشته، شبه چپ ها علنا هر چه بیشتر طرفدار امپریالیست شده اند، این امر در طول سال گذشته پس از شروع جنگ در اوکراین به اوج خود رسیده است. آنها به طور سیستماتیک بر ریشه های تاریخی این جنگ، که شامل دهه ها جنگ قبلی امپریالیستی آمریکا-ناتو در سراسر جهان، گسترش ناتو به سمت شرق و کودتای میدان ۲۰۱۴ راست بوده است سرپوش گذاشته اند.

تقریباً همه گرایشات شبه چپ پشت سر امپریالیسم آمریکا-ناتو در حمایت از رژیمراست افراطی اوکراین صف آرایی کرده اند، در حالی که بقیه از تهاجم ارتجاعی رژیم پوتین به اوکراین در روسیه حمایت کرده اند. هیچ یک از آنها موضع انترناسیونالیستی ضد جنگ را که خواستار اتحاد  اوکراینی ها، روسی ها، آمریکایی ها و همه کارگران برای سرنگونی امپریالیسم و ​​پایان دادن به جنگ باشد، اتخاذ نکرده اند.

این ویژگی های اساسی شبه چپ−خصومت آنها با طبقه کارگر و سوسیالیسم، و طرفداری آنها از ​​سیاست های امپریالیستی− تجلی سیاسی عینی خود را در اقدامات حزب شبه چپ پودموس در اسپانیا یافته است، که در طول بیماری جهان گیر در یک دولت ائتلافی با حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا (پی اِس او ای) در قدرت بود.

با پیروی از سیریزا، که دستورات ریاضتی بانک مرکزی اروپا را اجرا کرد و ارتش یونان را به طور فوق العاده ای توسعه داد، پودموس در سال ۲۰۱۹ بر اساس دروغ هایی مبنی بر این که آنها با ریاضت اقتصادی مخالف هستند و منافع طبقه کارگر را نمایندگی می کنند به قدرت رسید. در عوض، پودموس سیاست «ایمنی جمعی» را اعمال کرد که با ابتلا و مرگ  میر جمعی، ریاضت اقتصادی را عمیق‌تر کرد، بر تهدید فاشیسم سرپوش گذاشت، و تجدید حیات امپریالیسم اسپانیا را تشدید کرد.

تجارب سیریزا و پودموس خصلت جناح راستی و طرفدار سرمایه داری شبه چپ را نشان می دهد. این احزاب در هر کجا که به قدرت برسند، همان سیاست‌های ریاضت‌طلبی و نظامی‌گری ضد طبقه کارگر را اجرا خواهند کرد، در حالی که به شدت با اصول بهداشت عمومی مخالفت می‌کنند.

نتیجه گیری

در حالی که بیماری جهان گیر و لغو سیاست کووید صفر در چین خصلت ضد سوسیالیستی  شبه چپ را هرچه بیشتر علنی کرده است، همزمان این تجربیات هرچه بیشتر روشن ساخته است که تنها گرایش سیاسی مارکسیستی و تروتسکیستی واقعی در جهان کمیته بین المللی انترناسیونال چهارم (آی سی اف آی) و وب سایت جهانی سوسیالیستی است.

در طول چهار ماه گذشته، دبلیو اس دبلیو اس ۳۰ مقاله در مورد لغو سیاست کووید صفر در چین منتشر کرده است که توسط هشت نویسنده مختلف از سراسر جهان نوشته شده است، منجمله هشت بیانیه چشم اندازی. این مقالات آخرین تحولات را تجزیه و تحلیل کرده ، توضیح سیاسی مارکسیستی برای این تغییر در سیاست بهداشت عمومی را ارائه کرده، و به شدت با لغو سیاست کووید صفر مخالفت کرده و در عوض خواستار اتخاذ استراتژی پاکسازی ویروس در سطح جهانی شده است.

در نوامبر ۲۰۲۱، دبلیو اس دبلیو اس تحقیق جهانی کارگران در مورد بیماری جهان گیر کووید ۱۹ را راه‌اندازی کرد، تنها تحقیق مستقل در مورد این  بیماری جهان گیر، که هدف آن «افشای نیروهای سیاسی و اقتصادی و منافع پشت سر سیاست‌هایی است که اجازه شیوع کنترل‌نشده بیماری و تکامل ویروس و تبدیل آن به یک بیماری جهان گیر فاجعه بار که میلیون ها نفر را در سراسر جهان کشته » بوده است.

پس از یک سال، این تحقیق بدنه بزرگی از اظهارات را جمع آوری کرده است، که در آینده به گسترش آن ادامه خواهد داد. عملکرد شبه‌ چپ های ذکر شده در بالا، که به وضوح آنها را در جنایت اجتماعی عظیمی که در چین رخ داد، دخیل می‌کند، یکی از دستاوردهای این تحقیق است.

باید از این تجربه درس گرفت. بسیار مهم است که ماهیت ارتجاعی این سازمان ها روشن شود. اینها گرایشات چپ نیستند. کارکرد اجتماعی اصلی شبه چپ به عنوان خدمتگزار امپریالیسم گمراه کردن کارگران و جوانان رادیکالیزه شده و سوق دادن مخالفت های آنها به محدوده های سیاست سرمایه داری است. این تلاش ها باید بی وقفه توسط سوسیالیست های واقعی افشا شود.

لغو سیاست کووید صفر در چین یک جنایت اجتماعی عظیم بود که سی سی پی، امپریالیسم و شبه ​​چپ‌ها مسبب آن هستند. فاجعه جاری اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی جهانی برخاسته از بیماری جهان گیر باید متوقف شود. به منظور پایان دادن به بیماری جهان گیر کووید ۱۹ و آماده شدن برای  بیماری های جهان گیر آتی، طبقه کارگر چین و بین المللی باید مبارزه را برای اجرای استراتژی جهت از بین بردن کووید ۱۹ و بسیاری از بیماری های عفونی قابل ممکن در سطح جهانی به عنوان بخشی از مبارزه برای سوسیالیسم جهانی به اجرا درآورند. 

[۱] یو اس ای سی در سال ۱۹۶۳ در نتیجه اتحاد غیر اصولی بخش‌های انترناسیونال چهارم بر اساس توافق با مفاهیم سیاسی انحلال‌طلبانه میشل پابلو و ارنست مندل تشکیل شد. آی سی اف آی مبارزه ای مصمم علیه این اتحاد مجدد به راه انداخت و تا کنون از اصول بنیادین تروتسکیسم دفاع کرده است. برای دهه‌ها، پابلوئیت‌ها توهماتی را نسبت به مائوئیسم و سی سی پی ترویج می‌کردند، و مدعی بودند نوعی مترقی از استالینیسم را نمایندگی میکند و ظاهراً ثابت می‌کرد که سوسیالیسم می‌تواند بدون دخالت مستقل طبقه کارگر تاسیس شود. پس از احیای سرمایه‌داری در چین و اتحاد جماهیر شوروی، پابلوئیت‌ها بیش از پیش به راست چرخیدند و از جنگ‌های امپریالیسم ایالات متحده تا جنگ نیابتی کنونی آمریکا و ناتو علیه روسیه در اوکراین و تدارک جنگ با چین حمایت می‌کنند.

[۲] آی ام تی که توسط تد گرانت و حامیانش در سال ۱۹۹۲ پس از جدایی از سی دبلیو آی تأسیس شد، اساساً خط پابلوئیتی را در طول قرن بیستم حفظ کرده و توهماتی را حول ماهیت مترقی استالینیسم، مائوئیسم و ​​بعدها رژیم چاوز در ونزوئلا ترویج میکند. پس از مرگ گرانت در سال ۲۰۰۶، آلن وودز سردبیر اصلی وب سایت در دفاع از مارکسیسم حزب میباشد.

Loading