روز گذشته دو زمین لرزه قوی منطقه مرزی ترکیه و سوریه را در هم ریخت. زمین لرزه ای که با شدت ۷.۷ ریشتر بامداد امروز به مرکزیت شهر قهرمان ماراش در جنوب ترکیه به وقوع پیوست در بعدازظهر پس لرزه ای عظیم با شدت ۷.۶ ریشتر را به دنبال داشت. این زمینلرزهها که تا لبنان و قبرس احساس شدند، هزاران کشته به جای گذاشته و دهها هزار نفر را که مستاصلانه در انتظار نجات در زیر آوار مدفون شدهاند به جای گذاشته است.
در ترکیه، این زمین لرزه ها حداقل ۶٫۲۰۰ ساختمان را ویران کرده اند، ۲٫۹۲۱ نفر را کشته اند و ۶٫۰۰۰ ۱ نفر را در ۱۰ شهر که بیش از ۱۵ میلیون نفر در آن زندگی می کنند زخمی کرده اند. بیمارستان ها، جاده ها و فرودگاه ها همگی ویران یا آسیب دیده اند و آسیب وارده به ترانسفورماتورهای برق و خطوط گاز طبیعی منجر به قطع گسترده برق و گاز شده است.
در سوریه، که با جنگ ۱۲ ساله ناتو برای تغییر رژیم به ویرانی کشیده شده است، تعداد تاکنونی کشته شده های تایید شده از ۱٫۳۰۰ نفر فراتر رفته است. جنگ جاری مانع از رسیدن تیم های نجات به بسیاری از مناطق می شود. بخشهایی از شمال غرب سوریه تحت کنترل ارتش ترکیه و گروههای اسلامی وابسته به آن است، در حالی که شمال شرق سوریه تحت کنترل نیروهای آمریکایی و متحدان ناسیونالیست کرد آنها است.
متاسفانه، با توجه به اینکه بسیاری از مردم در هر دو کشور ترکیه و سوریه همچنان در زیر ساختمان های فروریخته محبوس هستند، تعداد کشته شدگان به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. صدها هزار نفر مجبور شده اند شب را در بیرون در دمای انجماد یا در ساختمان های آسیب دیده از زلزله بگذرانند. سازمان بهداشت جهانی هشدار داده است که تعداد قربانیان ممکن است هشت برابر، و تقریبا به ۳۰٫۰۰۰ نفر برسد.
دولت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هفت روز عزای عمومی اعلام کرده است، اما مردم در سراسر منطقه زلزله زده تا حد زیادی به حال خود رها شده اند.
با بسیج تنها ۹٫۰۰۰ نیروی امداد ترکیه، هنوز هیچ تیم رسمی به بسیاری از مکان ها نرسیده است. معدنچیان از استان های مختلف داوطلبانه برای پیوستن به تلاش ها برای جستجو و نجات به منطقه می روند. در حالی که دولت ترکیه به تولید پهپادهای قاتل و موشک های دوربرد با قابلیت حمله به آتن می بالد، افرادی که سعی می کنند دوستان و عزیزان خود را از زیر آوار نجات دهند، برای کار با بیل و کلنگ رها شده اند.
واکنش سنگدلانه الیگارشی مالی به این فاجعه در بورس استانبول خلاصه شد: پس از زلزله، سهام شرکت های تولید سیمان اوج گرفت.
تلفات گسترده این زمین لرزه ها یک تراژدی کاملا قابل پیشگیری و پیش بینی شده است. در واقع، این امر اصولا یک فاجعه طبیعی نیست، بلکه یک جنایت اجتماعی است که مسئولیت آن بر عهده نظام سرمایه داری است.
زمین لرزه های دیروز در دومین منطقه زلزله خیز جهان به نام «کمربند آلپاید» رخ داد. واقع شده بر روی خطوط گسل عمده، این منطقه سابقه طولانی در فجایع حاصل از زلزله دارد. بر اساس آمار رسمی، زلزله مرمره در ترکیه در سال ۱۹۹۹ نزدیک به ۱۸٫۰۰۰ کشته و ده ها هزار زخمی برجای گذاشت.
دانشمندان به طور فزاینده ای هشدار داده بودند که فاجعه دیروز قریب الوقوع است و از مقامات دولتی عاجزانه خواسته بودند که ساختمان ها را تقویت کنند و هشدار داده بودند که عدم انجام این کار هزینه دهشتناکی برای جان مردم به دنبال خواهد داشت.
پس از زلزله الازیغ در ژانویه ۲۰۲۰ در ترکیه، حسین آلان، رئیس اتاق مهندسین زمین شناسی، اظهار کرد که علاوه بر استانبول، ۱۸ مرکز شهری−از جمله قهرمان معراش و هاتای که از زلزله دیروز آسیب زیادی دیده اند−«روی گسل های فعال با پتانسیل بالا برای وقوع زلزله قرار دارند.» او اظهار داشت که در یک زلزله بزرگ، ساختمانهای آنجا «تخریب خواهند شد».
پروفسور دکتر ناجی گورور، یکی از معتبرترین زمین شناسان ترکیه و حامیان ساخت شهرهای مقاوم به زلزله، مدتهاست که توجه را به مقایسه ژاپن و ترکیه معطوف کرده است. او نوشت که تنها چهار نفر در اثر خسارات ناشی از زمین لرزه ۷.۴ ریشتری فوکوشیما در سال ۲۰۲۲ جان خود را از دست دادند، در حالی که در زلزله ۱۹۹۹ مرمره با قدرت مشابه نزدیک به ۲۰٫۰۰۰ نفر جان باختند. این امر حاکی از این است که عملاً از تمامی تلفات زلزله دیروز قهرمانمراش میشد اجتناب کرد.
گورور سال هاست که توجه را به خطر زمین لرزه های بزرگ در این منطقه جلب کرده است. در یک برنامه تلویزیونی شب گذشته پس از زلزله، گورور گفت که تیم او پروژه ای را برای جلوگیری از این خسارات آماده کرده بود، اما مقامات آن را نادیده گرفتد.
گورور بار دیگر نسبت به وقوع یک زلزله بزرگ در استانبول هشدار داد. پیش بینی می شود در این ابرشهر حداقل ۱۶ میلیونی، زلزله ای به قدرت ۷ ریشتر رخ دهد. در حالی که شهرداری استانبول، تحت کنترل اپوزیسیون بورژوایی حزب جمهوری خواه خلق(سی اِچ پی)، ادعا می کند که زلزله «تنها» باعث مرگ ۱۴٫۰۰۰ نفر می شود، گورور پیش بینی می کند که تعداد واقعی کشته شدگان ممکن است از ۴۰۰،۰۰۰ نفر تجاوز کند.
ساختن مسکن مقاوم در برابر زلزله یک مشکل حیاتی جهانی است که سرمایه داری ثابت کرده است قادر به حل آن نیست. مقاله ای در سال ۲۰۲۱ در نشریه بین المللی علوم مخاطرات فاجعه توسط دانشمندان چینی، استرالیایی، آمریکایی، کانادایی و آلمانی نشان داد که در سال ۲۰۱۵، ۱.۵ میلیارد نفر در مناطق زلزله خیز زندگی می کردند. این تعداد به سرعت در حال افزایش است، عمدتاً در کشورهای آسیب پذیر خاورمیانه و آسیای مرکزی و جنوبی مانند افغانستان، پاکستان، هند و بنگلادش.
امروزه سطح توسعه علم و صنعت به حدی رسیده است که می توان شهرهای مقاوم به زلزله را در سراسر جهان ساخت. چرا زیرساختهای اجتماعی مدام مورد بی توجهی گرفته و درخواست ها برای طراحی مجدد شهرها و نوسازی ساختمانها به منظور مقاومسازی آنها در برابر زلزله، و همچنین آمادهسازی جهت نجات و درمان پس از زلزله نادیده گرفته شده اند؟
زمین لرزه های دیروز در مرکز جنگ های امپریالیستی سه دهه ای قدرت های ناتو به رهبری ایالات متحده در خاورمیانه به دنبال فروپاشی استالینیستی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ رخ داد. جنگ در عراق، افغانستان و سوریه تریلیون ها دلار هزینه داشته است و جان میلیون ها نفر را گرفته است. سوریه توسط یک جنگ نیابتی ۱۲ ساله ناتو که جان بیش از ۵۰۰،۰۰۰ نفر را گرفته و بیش از ۱۰ میلیون نفر را آواره کرده است ویران شده است.
بسیاری از پناهجویان سوری که برای نجات جان خود از سوریه گریخته اند و امروز در جنوب ترکیه در فقر زندگی می کنند، پس از زلزله به حال خود رها شده اند.
دهها کشور ناتو در مورد ارسال کمک به متحد خود در ناتو، ترکیه به اظهارات نمادین پرداخته اند، در حالی که عمدتاً قربانیان همان فاجعه را در سوریه نادیده میگیرند، که تحت رژیم تحریمهای فلجکننده ایالات متحده قرار دارد و دسترسی مردم را به منابع پزشکی و سایر منابع به شدت مورد نیاز نه تنها برای مقابله با فاجعه کنونی بلکه برای حفظ زندگی روزمره منع میکند.
در واقع، رهبران دولت های امپریالیستی که ریاکارانه به زلزله زدگان تسلیت می گویند، مسئول اصلی جنگ در سوریه و هدر دادن فاجعه بار ثروت اجتماعی در جنگ تا برای سلامت و امنیت عمومی هستند.
همه مسائل عمده اجتماعی امروز، از جمله جلوگیری از فاجعه های طبیعی، طبیعتاً مشکلات جهانی هستند که نیازمند یک راه حل اجتماعی هماهنگ هستند. با این حال، منافع خصوصی بورژوازی و تقسیم جهان به دولت-ملت های رقیب مانع هرگونه واکنش مترقی است. به این دلیل است که هیچ واکنش جهانی علمی به بیماری جهان گیر کووید۱۹ یا تغییرات اقلیمی وجود ندارد.
در عوض، قدرتهای امپریالیستی که خط مشی های جنایتکارانه «بگذارید اجساد روی هم تلنبار شوند» آنها در مورد بیماری جهان گیر کووید۱۹ منجر به مرگ بیش از ۲۱ میلیون نفر در سراسر جهان شده است، اکنون با تشدید جنگ خود علیه روسیه در اوکراین، تمام بشریت را با خطر جنگ جهانی سوم تهدید میکنند.
مانع روبروی یک واکنش برنامه ریزی شده و منطقی به مشکلات فوری اجتماعی تنها می تواند با حمله پیشاپیش طبقه کارگر بین المللی به قدرت و ثروت طبقه حاکم برداشته شود، که ازطریق آن منفعت خصوصی را تحت تابعیت نیاز اجتماعی قرار دهد. ویرانی های قابل پیشگیری زلزله های دیروز یک بار دیگر ضرورت مبرم جایگزینی سرمایه داری با سوسیالیسم جهانی را نشان داد.